۲۲۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۶

خونشد دل از علایق ناسوت کثرتم
ساقی بگردش آی بده جام وحدتم

آندارویم بده که فلاطون خم نشین
آید کمین سبوکش دریای حکمتم

در زیر بار سایه کشد قاف تا بقاف
گر شهپری بهم زند عنقای همتم

منت خدایرا که پس از چند ساله زاهد
آخر کشید بر در میخانه قسمتم

می ده که داد مژدۀ رحمت مرا سروش
روزی کزین سلاله سرشتند طینتم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.