۲۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲

اگر ز روی براندازد او نقاب صفات
دو کَون سوخته گردد ز نور پرتو ذات

به پیش تاب تجلی ذات محو شود
چنانکه هست کشته از فروغ صفات

مجوز کَون و ثباتی به پیش برتو او
که بسته را نتوان بافت پیش باد ثبات

دلا نقاب برافکن ز روی او و مپرس
ز آنکه سوخته گردی در آتش سبحات

بنور روی تو کان نور نورا نوار است
بخاک کوی تو کان آتش است و آب حیات

ازین هلاک میندیش و باش مردانه
که آن هلاک بود موجب خلاص و نجات

اگر تو محو نگردی کجا شوی مثبت
بمحو خویش طلب گر طلب کنی ثبات

بمغربی است نهان آفتاب رخسارش
اگرچه هست عیان از فروغ او ذرات
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.