۳۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

بیاور ساقی آنجا صفا را
دمی از ما رهایی بخشی ما را

خدا را گر توانی کرد کاری
بکن کاری بکن کاری خدارا

چو چشم خویشتن سرمست
گردان دل و عقل و روان و دیدها را

جهان پر قلب و پر قلاب کرده
بیا بر قلب ها زن کیمیا را

توانی ساختن از ما شمایی
اگر میلی بود ما و شما را

گدا سلطان شود گر زانکه روزی
نشاند بر سریر خود گدارا

نگار اول پر از نقش و نگار است
ببر نقش و نگار از دل نگارا

بیا از نقش گیتی پاک گردان
میان آینه ی گیتی نما را

چو از نقش جهانش پاک کردی
بنقش روی خود رویش بیارا

برابر آسمان دل چو خورشید
ز کوکب پاک کن لوح سمارا

بیا بر مغربی انداز تابی
به نام مهر گردان این سهارا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.