۲۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶

به شهرعشق نه روز و نه هفته است و نه سالی
چو درگذشت زمان نیست غیر خواب و خیالی

بیار ساقی می ای که پیر باده فروشش
نهفته در خم یا شیشه یا سبو دو سه سالی

مگر به همت پیر مغان لطف تو بتوان
ز روی آینۀ دل زدود زنگ ملالی

قیاس میکنم ابروی او به صفحۀ عارض
بروی ماه شب چارده ز مشک هلالی

خوشست تلخی عمرم بدین امید که باشد
همیشه از پی شام فراق صبح وصالی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.