۲۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۳

ساقی بیار باده وزین جنس آتشم
پروانه وش بسوز کزین سوز سرخوشم

مستی دهد به یاد لبت اشک لاله رنگ
چندان که از ایاق تو صهبای بی غشم

از جام دهر جرعۀ مِی کس نمی خورد
جز من که با هوای تو زین باده میچشم

جانم بسوخت شعلۀ عشق بتان چو شمع
از دست پایداری جسم بلاکشم

از بس امید دارم و ترسان ز اشک و آه
گاهی در آب غرقه و گاهی در آتشم

جانم به لب رسیده و چشمم به راه دوست
با مرگ و انتظار عجب در کشاکشم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.