۲۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷

ای نهان ساخته رخ در تُتُق پردۀ غیب
پرده حیف است برآن چهره که عاریست ز عیب

ما ز خود بینی خود مانده به وَهمیم و گمان
ور نه با جلوۀ ذات تو چه جای شک و ریب

ساقی ار بادۀ گلگون کند ایگونه به جام
به می آلوده شود خرقۀ پرهیز صهیب

گرچه دانم که بسوزد همه ذرات جهان
کاش مُنشق شدی از رنگ رخت پردۀ غیب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.