۲۵۵ بار خوانده شده
لب بر لب من نهاد این لطف بس است
می گفت که با کشته ی خویشم هوس است
جان زندگی ای یافت ز بوی نفسش
معلومم شد که زندگانی نفس است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
می گفت که با کشته ی خویشم هوس است
جان زندگی ای یافت ز بوی نفسش
معلومم شد که زندگانی نفس است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.