۲۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸

ماهرویان زلف مشکین را پریشان کرده اند
عاشقان دنیی و دین در کار ایشان کرده اند

نور صبح از پرده شب آشکارا می شود
گرچه عارض را به زیر زلف پنهان کرده اند

شاهدان در شهر عرض صورت خود داده اند
زاهدان میلی به راه بت پرستان کرده اند

بیدلان غوغا به کوی دوستان آورده اند
بلبلان مست آهنگی گلستان کرده اند

عقل های ما ز چشم مستشان لایعقیل است
زلفها دلهای ما را گوی چوگان کرده اند

پیش ازین در مجلس روحانیان ارواح ما
با جمال شاهدان میلی فراوان کرده اند

جان ما در قالب خاکی نمی گیرد قرار
در قفس مرغان وحشی را به زندان کرده اند

هر نثاری لایق خوبان نباشد لاجرم
مهر ورزان بر سر ایشان دل افشان کرده اند

تا نماند آب رویی چشمه خورشید
آفتاب روی ایشان را در فشان کرده اند

را چون همام آنها که چشم نیم مستت دیده اند
پشت برخمخانه های می فروشان کرده اند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.