۲۵۸ بار خوانده شده
گر همه وقتی همه دل خون نیی
لیلى وقتی نو و مجنون نی
نیست چو ما مردی خون خوردنت
درخور این باره گلگون نیی
در طلب زر چکنی گنج عشق
خواجه گدانی و فریدون نیی
پیش دهان و لبش ای قند مصر
قند چه خوانیم ترا چون نیی
در صفت جستن دوری ز مهر
کم نی از ماه گر افزون نیی
جای تو با دیدن ما با دلست
زین دو یقین است که بیرون نیی
ای به در خانه تو آه کمال
چون شنوی زانکه به گردون نیی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
لیلى وقتی نو و مجنون نی
نیست چو ما مردی خون خوردنت
درخور این باره گلگون نیی
در طلب زر چکنی گنج عشق
خواجه گدانی و فریدون نیی
پیش دهان و لبش ای قند مصر
قند چه خوانیم ترا چون نیی
در صفت جستن دوری ز مهر
کم نی از ماه گر افزون نیی
جای تو با دیدن ما با دلست
زین دو یقین است که بیرون نیی
ای به در خانه تو آه کمال
چون شنوی زانکه به گردون نیی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.