۲۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۳۶

صنما در خط سنبل مه تابان داری
بر سر شاخ صنوبر گل خندان داری

دم عیسی همه از لعل شکر بار دهی
حسن یوسف همه در چاه زنخدان داری

تا سر زلف تو برهم نزند عالم را
صورت خویشتن از آینه پنهان داری

ای شه گلرخ شیرین دهن شور انگیز
تا کی احوال من خسته پریشان داری

تشنه شد لعل تو بر خون دل ما هر دم
گر چه در درج گهر چشمه حیوان داری

تا ربانی ز دل سوختگان گوی فرار
گرد بر گرد به از غالیه چوگان داری

ناله زار کمال است چو بلبل شب و روز
با تو در سبزه خوشبوی گلستان داری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.