۲۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۲۳

دل ز باران کهن برداشتی
چیست چندین جنگ پیش از آشتی

زنده ام پنداشتی در هجر خویش
این چنینم کشتی پنداشتی

گفتم از خاک رهم انگار کم
لطف کردی بیش از آن انگاشتی

شکر نعمتهای تو کز درد و غم
هیچ رفتم بینوا نگذاشتی

عشق ورزیدی سزا دیدی کمال
تخم محنت کاشتی برداشتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.