۲۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۱۳

حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی
سخن جز به شمشیر قطعا نگونی

بحل کردمت خون خود گر بنازی
کشی زودم امروز و فردا نگونی

هرآن شربت غم که دادی نخستین
بمن ده بشرطی که صهبا نگونی

چو گونی لقب نازل از آسمان شد
نهان از چه شد آب حیوان که داند

نهان از چه شد آب حیوان که داند
تو با آن دهان نکته تا نگوئی

مبادا که پابند نقش دهانت
بهر کس دگر این معما نگوئی

کمال آنچه گونی از آن روی زیبا
برویش که جز خوب و زیبا نگویی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.