۲۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۷۷

این چه نبهاست وین چه شیرینی
وآن چه گفتار و آن شکر چینی

صورت جان در آب عارض بین
با چنان رخ رواست خود بینی

گرمنت پیش خویش بنشانم
تو نه آن آتشی که بنشینی

سوز جانم که کشته آنم
ریز خونم که تشنه اینی

زاهدا مستم از لبش منو تو
بیخبر از شراب رنگینی

در نگیرد به هیچ نر آتش
دامن از آه ما چه در چینی

چو فتادی به زلف یار کمال
بینی افتادگی و مسکینی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.