۲۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۲۶

با درد تو آرمید نتوان
از داغ تو هم رهیة نتوان

گر تیغ به باره از تو بر سر
از همچو توئی برید نتوان

چون از همه دلبران گزینی
بر تو دگری گزید نتوان

رخسار چو زر چه سود مارا
وصلت چو بزر خرید نتوان

رویت مهه عید عاشقانست
هر دم مه عید دید نتوان

سیب ذقن شکر دهانان
بوسید توان گزید نتوان

گویند کمال پست کن آه
پست است سخن شنید نتوان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.