۲۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۲۶

دل گرفت از بتان به رویم
راست گویم دروغ میگویم

مستم از بوی عنبرین مویان
نیست هشیار بک سر مویم

میکنم زآن لب و دهان پرسش
عاشقم نقل و باده میجویم

نام آن لب چو میبرم به زبان
لب به آب حیات میشویم

شادی وقت من که در همه عمر
باغم روی و محنت اویم

باد اگر خاک من برد هرسو
نکشد مهر دل جز آن سویم

آبرو بایدت بگوی کمال
بتفاخر که خاک آن کویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.