۲۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶ - زبان حال زینب مظلومه(س)

ای روی تو شمع محفل ما
زد داغ تو شعله بر دل ما

رفتی وز رفتن تو گردید
درد و غم و غصه مایل ما

ای سلسله قریش را سر
بین گردن در سلاسل ما

ای ملک امامت از تو آباد
شد کنج خرابه منزل ما

ای نور دو دیده اشک دیده
گردیده پس از تو حاصل ما

مه را چه کنم کنون که بر نی
شد مهر رخت مقابل ما

این راس منیر تواست بر نی
یا ماه به پیش محفل ما

شد زورق دل غریق در گل
گم گشته طریق ساحل ما

این نیم نفس که مانده در تن
گردیده ز مرگ حایل ما

زد شعله به جان دشمن و دوست
فریاد و فغان به سمل ما

(صامت) به فلک نیاورد
تا گشته غلام مقبل ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵ - زبان حال دختر پیغمبر به شوهر بزرگوار خود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷ - فی المرثیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.