۲۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶ - در مصیبت سیدالشهدا(ع)

چه شد که روز جهان تیره چون شب یلداست
ز هر طرف به فلک از زمین خروش عزاست

ز فرش کرده مسیحا ز نو به عرش عروج
و یا هنوز زمان مصیبت یحیی است

گرفته مرد و زن از هر طرف عزای حسین
بلی عزای شه تشنه سید شهدا است

کسی که هست خدا خونبهای او چه عجب
که چشم مرد و زن اندر عزاش خونپالاست

چرا به گریه نکوشی، مگرنمی‌دانی
سرو قلب پیمبر حسین عزیز خداست

چنان خیال کن اکنون که در رکاب حسین
زمان یاری او وقت زوال عاشوراست

اگر ز نصرت آت تشنه لب شدی محروم
برای درد تو امواج گریه عین دواست

چسان زیاد رود ماتم شهی که سرش
جدا ز تن جگر تشنهبر لب دریاست

نمی‌رود ز نظر حال زینب دلخون
که سربرهنه و بی‌کس اسیر شمرد غاست

دل شکسته (صامت) مدام در ماتم
برای سید مظلوم تا به روز جزاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵ - و برای او همچنین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷ - زبان حال قاسم بن حسن(ع)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.