۲۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶ - و برای او همچنین

فغان که دهر به جز شور و انقلاب ندارد
ز ظلم بر شه لب تشنه اجتناب ندارد

به زیر تیغ حسین با گلوی خشک حسد بین
روا به سبط نبی نیم جرعه آب ندارد

مگر به دشت نجف شیر حق‌کننده خیبر
خهبر ز حال حسینش ابوتراب ندارد؟

صبا برو به نجف گوی با پسرعم احمد
بیا که زخم حسینت دگر حساب ندارد

تنی که داشت شرف بر جهان عرش ملایک
ببین که سایه بجز تاب آفتاب ندارد

تنی که بود مقامش به دوش پیغمبر
کفن به جسم خود اندر سر تراب ندارد

صبا برو به مدینه بگو به حضرت زهرا
بیا که زینب بی‌کس به رخ نقاب ندارد

بیا ببین که سکینه ز کعب نیزه و سیلی
توان و تاب شکایت به نعش باب ندارد

اگرچه کشتن اکبر ربوده صبر ز لیلا
خبر ز بستن بازوی در طناب ندارد

اگرچه ز غم عباس شد کمان قد کلثوم
خبر ز شام و دف و بربط و رباب ندارد

اگرچه فاطمه بنشسته در مصیبت قاسم
خبر زرفتن در مجلس شراب ندارد

به روی نیزه سرشار در تلاوت قرآن
خبر ز چوب یزید از ره عتاب ندارد

ز چند لشگر غم صفت‌زده برابر (صامت)
دگر به دهر تمنای خورد و خواب ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - و برای او همچنین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷ - در مصائب عاشورا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.