۳۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱

کنون کافتاد دور حسین با این زلف و چوگانها
سر ما و براه عشق بودن گوی میدانها

درین درگه محرم مزن بهر گشایش دم
که اینجا بش سهان را سرشکست از چوب دربانها

از این دریای پهناور به زودی رخت بیرون بر
که عمری بایدت سر کوفت بر سنگ بیابانها

مرو در طورای موسی بیا در کوی مشتاقان
بسی انوار طالع بین از این چاک گریبانها

گذشت آن عهد نوح و قصه دریا و طوفانش
که او یک بار طوفان دید ماهر لحظه طوفانها

نسیم صبحگاهی کن گذر ز آنجا که می‌دانی
بگو ای دوستان آخر چه شد آن عهد و پیمانها

شما ساکن به گلشن‌ها و ما سرگرم گلخنها
ز (صامت) هم به یاد آرید در طرف گلستانها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.