۳۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۶

ما را هوس مسجد و سجاده نباشد
مستی صفت مردم آزاده نباشد

و از ساده دلی پیر ملامتگر ما را
ذوق می رنگین و رخ ساده نباشد

صوفی بقدح گر ندهد دست ارادت
عارف نبود سالک و بر جاده نباشد

امیر نسبت نتوان کرد به هیچ آدمی او را
بینید که ناگاه پری زاده نباشد

در خانه درویش چه اسباب نشاط است
گره دولت غمهای تو آماده نباشد

زنهار کمال از سرزلفش نکنی باد
تا در قدم او سرت افتاده نباشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.