۲۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳۹

به خال لب خط سبزت قرابتی دارد
لب تو از دم عیسی نیابتی دارد

مگر محزر اشکم که ساخت سرخیها
به لوح چهره خیال کتابتی دارد

شب فراق تو تیره است و من از آن به هراس
شبی که ماه ندارد مهابتی دارد

چو پهلوی رخت افتم نیاز بوسه کتم
دعای صبح، امید اجابتی دارد

کسی که دید لب لعلت از می رنگین
ندیده ایم که میل انابتی دارد

نشسته خوش من و ساقی بکار خود چستیم
اگر چه محتسب ما صلابتی دارد

کمال گفته تو دلپذیر از آن معنی است
با که معنی سخنانت قرابتی دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.