۲۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۳

من نخواهم ز کمند نو نجات
من نجی من کمد العشق فعات

آن خضر بین که چه بازی خوردوست
لب او دیده و خورد آب حیات

گر الف را حرکت نیست چراست
الف قد نو شیرین حرکات

به جناب شه ما گر برسید
فاقروا فیه رفیع الدرجات

تا دگر از تو برد شیرینی
کوزه آورده بدریوزه نبات

خوش نیامد بر ما آمدنت
تو شهی خوش نبود خانه مات

چون رسی کعبه آن کوی کمال
قدرالفقروقف با لعرفات
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.