۲۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸

آن چه مروی است چه خوش رفتاری است
آن چه طوطی چه شکر گفتاری است

آن چه شوخی و چه شهر آشوبی
آن چه باری و چه خوش عیاری است

دل ما داشته در زلف نگاه
بنگریدش که چه خوش دلداری است

پیش چشمش لب شیرین گویی
شربتی در نظر بیماری است

عشق شیرین دهنان سهل مگیر
کار فرهاد نه آسان کاری است

سر سودای تو تنها نه مراست
هر دلی را به غمت بازاری است

بر رخت آن همه داغ از خط و خال
درد دل سوخته افگاری است

نسیه و نقد کمال از تو همین
سهم اشکی و زر رخساری است

نقد دوریش اگر بی درمی است
بنده در بی درمی دیناری است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.