۳۳۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱

آنکه دل در هوس روز وصال است او را
خواب شب در سر اگر هست خیال است او را

دل ز چشمش چه شد ار کرد سوال نظری
چون نظرهاست در آن جای سوال است او را

خال لبهاش به خون دل صاحب نظران
تشنه از چیست چو در پیش زلال است او را

دل بیمار من از دال و الف خالی نیست
تا قد چون الف و زلف چو دال است او را

به جگر خوردن بسیار به کف کرد غمش
خون عشاق بخور گو که حلال است او را

آفتاب از هوس آنکه شود همسر او
ایستد راست و زان بیم زوال است او را

به کمال است و بس این جور و جفا و ستمش
این صفتها که شنیدی به کمال است او را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.