۲۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹

غم رفت از دل من و از سینه داغ هم
مهتاب نیست کلبه ما را چراغ هم

صد داغ سوختیم و ز دل تیرگی نرفت
روشن نکرد کلبه ما را چراغ هم

قدسی خبر ز قافله طاقتم مپرس
این کاروان گذشته ز ما بی سراغ هم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.