۲۶۵ بار خوانده شده
تا چند از پی دل شیدا رود کسی
دنبال او نکوست که تنها رود کسی
مرهمطلب مباش چو داغی نسوختی
دست تهی چگونه به سودا رود کسی؟
کس بیطلب نرفته، اگر دیر، اگر حرم
خواری کشد، نخوانده به هرجا رود کسی
گیرایی کمند تو، میآردش به زیر
بر بام چرخ اگر چو مسیحا رود کسی
بگشا ز رخ نقاب، که زاهد نگویم
از ره چرا به زلف چلیپا رود کسی
ای چشم ناشکیب، دمی پاس گریه دار
تا کی ز بحر، روی به صحرا رود کسی؟
شاید، به راه کعبه ز شوق قدمزدن
چون خار اگر در آبله پا رود کسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
دنبال او نکوست که تنها رود کسی
مرهمطلب مباش چو داغی نسوختی
دست تهی چگونه به سودا رود کسی؟
کس بیطلب نرفته، اگر دیر، اگر حرم
خواری کشد، نخوانده به هرجا رود کسی
گیرایی کمند تو، میآردش به زیر
بر بام چرخ اگر چو مسیحا رود کسی
بگشا ز رخ نقاب، که زاهد نگویم
از ره چرا به زلف چلیپا رود کسی
ای چشم ناشکیب، دمی پاس گریه دار
تا کی ز بحر، روی به صحرا رود کسی؟
شاید، به راه کعبه ز شوق قدمزدن
چون خار اگر در آبله پا رود کسی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.