۲۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۳

خواهد دل من شربت دیدار و دگر هیچ
این است علاج دل بیمار و دگر هیچ

هرچند که در کلبه ما دیده گشایی
عشق است رقم بر در و دیوار و دگر هیچ

هرچند ملک نامه اعمال مرا دید
نام تو رقم دید به طومار و دگر هیچ

گر زیر کهن دلق مرا خلق بجویند
یابند همین رشته زنار و دگر هیچ

جز زمزمه عشق نداند دل قدسی
موجود شد از بهر همین کار و دگر هیچ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.