۳۲۵ بار خوانده شده
دل یکی وز هر طرف بر سینه داغ دیگریست
بهر یک پروانه از هر سو چراغ دیگریست
هر طرف رنگی دگر برمیکند نظّارهاش
ساقی ما گلگل امشب از ایاغ دیگریست
آنکه او را روز و شب در کعبه میجویی سراغ
پیش رندان در خراباتش سراغ دیگریست
روزنم هرگز چنین روشن نبود از ماهتاب
کلبه ما روشن امشب از چراغ دیگریست
شیشه را گیرم به لب ساقی چو ساغر کم دهد
امشبم در بادهپیمایی دماغ دیگریست
طعنه وارستگی تا چند قدسی را هنوز
بر دل از هر حلقه زلف تو داغ دیگریست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بهر یک پروانه از هر سو چراغ دیگریست
هر طرف رنگی دگر برمیکند نظّارهاش
ساقی ما گلگل امشب از ایاغ دیگریست
آنکه او را روز و شب در کعبه میجویی سراغ
پیش رندان در خراباتش سراغ دیگریست
روزنم هرگز چنین روشن نبود از ماهتاب
کلبه ما روشن امشب از چراغ دیگریست
شیشه را گیرم به لب ساقی چو ساغر کم دهد
امشبم در بادهپیمایی دماغ دیگریست
طعنه وارستگی تا چند قدسی را هنوز
بر دل از هر حلقه زلف تو داغ دیگریست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.