۳۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸

چند باشد دل ز وصل دل‌ربایی بی‌نصیب
چند باشد گوشم از آواز پایی بی‌نصیب

رخ مپوش از من گهِ نظّاره این عیب است عیب
کز سر خوان کریم آید گدایی بی‌نصیب

چند آیم بر سر راه و ز بیم خوی تو
چشم از نظّاره و لب از دعایی بی‌نصیب

وقت رفتن جسم قدسی را مسوز ای آه گرم
تا نگردد ز استخوان او همایی بی‌نصیب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.