۳۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷

تهی ز می نتوان یافتن ایاغ مرا
به آفتاب نسب می‌رسد چراغ مرا

غم تو گر نکشد دامنم ازین کشور
چنان روم که نیابی دگر سراغ مرا

به ناز ناخن اهل ملامتم چه نیاز
چو گر مخونی غم تازه کرد داغ مرا

چو غنچه چند زیم تنگدل ز خاطر جمع؟
نسیم کو که پریشان کند دماغ مرا؟

دلم ز باد خزان تازه می‌شود قدسی
چه احتیاج نسیم بهار باغ مرا؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.