۳۲۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰

از جا نبرد صحبت اهل هوس مرا
آتش نیم که تیز کند خار و خس مرا

آمیزشم چو جغد شگون نیست بر کسی
گو آشنای خویش مدان هیچ‌کس مرا

هنگام عرض حال ز چین جبین تو
در سینه چون حباب گره شد نفس مرا

بر من زمانه منت بال هما نهد
افتد به سر چو سایه بال مگس مرا

دنبال کاروان بلا عشق دم‌به‌دم
آواز می‌کند به زبان جرس مرا

ای عندلیب نیست مرا بر تو حسرتی
گلشن ترا مبارک و کنج قفس مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.