۲۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۱۰

ای سرِ کویِ تو منزل گَهِ آسایشِ من
خجل از مصقلۀ جودِ تو آرایشِ من

همه امید به بخشودن و بخشیدنِ توست
فضلِ تو کم نکند حصّه ی بخشایشِ من

هم رضایِ تو خلاصم دهد از آتشِ قهر
بس بود رحمت تو بوته ی پالایش من

پیشِ طوفانِ قیامت چه محل خواهد داشت
در دیوار عبادت ز گل اندایش من

تا دلیلِ کرمت هادی بختم نشود
ره به مقصد نبرد مرحله پیمایشِ من

کار تقدیرِ تو دارد من و امید به تو
تا چه آید زمن و کاهش و افزایشِ من

زاریِ زارِ نزاریِ ستم فرسوده
تو شنو ورنه که دارد غمِ فرسایش من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.