۲۹۶ بار خوانده شده
تا از برِ من رفتی رفتهست قرار از من
زارم چو میانِ تو ایکرده کنار از من
گر تو نکنی محوم از آینۀ خاطر
کس در دو جهان دیگر گو یاد میار از من
گو عقل درین حالت تشنیع مزن باری
یا پای درین ره نه یا دست بدار از من
گر بیخودییی کردم آشفته چنین باشد
تو شرطِ بزرگی را خرده مشمار از من
من بلبلِ مشتاقم شوریدۀ گلرویی
مشنو که برآید دم بینالۀ زار [از] من
من بر سر راهِ تو با چشمِ دُر افشانم
تشریفِ وصال از تو ترتیبِ نثار از من
گر وعده نمیدادی وصل تو نزاری را
هجر تو برآوری یکباره دمار از من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زارم چو میانِ تو ایکرده کنار از من
گر تو نکنی محوم از آینۀ خاطر
کس در دو جهان دیگر گو یاد میار از من
گو عقل درین حالت تشنیع مزن باری
یا پای درین ره نه یا دست بدار از من
گر بیخودییی کردم آشفته چنین باشد
تو شرطِ بزرگی را خرده مشمار از من
من بلبلِ مشتاقم شوریدۀ گلرویی
مشنو که برآید دم بینالۀ زار [از] من
من بر سر راهِ تو با چشمِ دُر افشانم
تشریفِ وصال از تو ترتیبِ نثار از من
گر وعده نمیدادی وصل تو نزاری را
هجر تو برآوری یکباره دمار از من
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.