۳۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰ - چون برقع بر اندازد

تعالی الله چه حسنست این که چون برقع براندازد
اگرباشد دل از آهن که همچون موم بگدازد

همه خوبان به حسن خویش می نازند
چنان باشد که حسن او به روی خوب می نازد

بود رسم پری رویان که با دیوانگان سازند
شدم دیوانه آن تندخو یاری که او با من نمی سازد

مکن ای مدّعی عیبم اگر نالم جدا از یار
که من در هجر می سازم و لیکن دل نمی سازد

کجا پروا کند محیی که در عالم بود عاری
چنان مشغول کار است او که با خود هم نپردازد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - شیوه شیرین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱ - حضور درد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.