۲۸۴ بار خوانده شده
ندیدیم هرگز به عمر دراز
در بسته بر می که نگشود باز
عجب نبود از می که هنگامِ بود
گر آید ز کتمِ عدم در وجود
بجایی کند دستگیری مست
که چرخش نهد بر زمین پشت دست
اگر در زمین نیز باشد دفین
چو میخواره سر بر زند از زمین
اگر شمّهای از کرامات می
بگویم عجایب بمانی ز وی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
در بسته بر می که نگشود باز
عجب نبود از می که هنگامِ بود
گر آید ز کتمِ عدم در وجود
بجایی کند دستگیری مست
که چرخش نهد بر زمین پشت دست
اگر در زمین نیز باشد دفین
چو میخواره سر بر زند از زمین
اگر شمّهای از کرامات می
بگویم عجایب بمانی ز وی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۳۴ - حفظ دندان
گوهر بعدی:بخش ۳۶ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.