۲۶۵ بار خوانده شده

بخش ۲۷ - آیین اهل عراق

شنیدم که فرمان دهان عراق
به هر گه که افتاد صبوح اتّفاق

به رسم سخاوت به قدر یار
کنند از کم و بیش چیزی نثار

ولی دیر دیر افتد این اتّفاق
چنین است آئین اهل عراق

بزرگانه می خورد رسمی نکوست
به جایی که معهود و آئین و خوست

به شرطی که در هوشیاری بود
نه در عینِ بی اختیاری بود

ز بس شوق چون میزبانی کنند
جوانان ما جان فشانی کنند

از آن می که مستانِ ما می خورند
مقیمان بالا به رشک اندرند

نه آن می که هشیاریش در پی است
از آن می که مستی او بی می است

که نه می همه مفسدان می خورند
خورند اهلِ معنی و جان پرورند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۶ - صبوحی
گوهر بعدی:بخش ۲۸ - اهلیّت باده خواران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.