۳۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۴

صفی دین پس ازین زخمهای بی شفقت
ز دست چرخ هنوزم نمی رسد ناله

بجز شماتت و یأسم نداد وعده تو
از آن سپس که دو ماهش گذشت از هاله

جواهری که ز مدح تو نظم می کردم
سخات در دل من سرد کرد چون ژاله

چه سودم از ید بیضا چو تو نمی دانی
بیان و حجت موسی ز بانگ گوساله

یکی ازین حرکتها بود که ناگاهی
فرو برد به زمین نام و ننگ صد ساله
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.