۳۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱

ای به شش ضرب از جهان در نرد جباری فِره
تا ابد دوات روان بادا و حکمت بر نفاذ

گر چه اقبال تو از راه محابا دور چند
یافت با خصمت لباساتی بسی نرد گشاد

زخم تیغ بندگانت بس موافق بود و نیز
کعبتینهایی که پیکرش آن چنان یاری بداد

لاجرم چون کعبتینش باز مالیدی به وقت
داو افزون کرده اندر ششدر خذلان فتاد

با تو زین پس دست در خصل تعدی چون کند
چون یقینش شد که خصلی نیز می نتوان نهاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.