۲۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹

صاحب جلد کت از راه ببرد
وین هم از جلدی آن قحبه زن است

ورنه این سیم سر زرین گوش
چه سزاوار چو تو سیم تن است

یک شبی حجره من روشن کن
که به عشق تو دلم مرتهن است

چند ازین غدر که حاجب رگ زد
تا درین زیر چه دستان و فن است

حاجبت رگ زد و گر حق خواهی
حاجبت بابت گردن زدن است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.