۲۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷

خدایگان جهان شهریار روی زمین
تویی که ذات تو تنها نشان اقبال است

هر آنچه خواهی و گویی تو را جز آن نبود
از آنک فکرت تو ترجمان اقبال است

چو عالمی به نماز و به روزه می خواهند
بقای ذات کریمت که کان اقبال است

اگر چه روزه در آمد به رغم اعدا نیک
طرب گزین که تنت در ضمان اقبال است

کنون که طبع هوا چون دم عدوی تو شد
به دولت تو که شادی جان اقبال است

گذشت وقت تماشای بوستان و کنون
زمین مجلس تو بوستان اقبال است

به خرمی و سعادت نشاط می کردی
که نوش بادت و این هم نشان اقبال است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.