۲۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹

ای خسروی که رایت جاه و جلال تو
سر بر محیط عالم علوی فراشته ست

گردون مظلّه ای ست که در عرصه وجود
عصمت همیشه بر سر مُلکت بداشته ست

از چهره زمانه فرو شوی گرد ظلم
ایزد تو را بر او نه به بازی گماشته ست

شاها منم که خامه اقبال روز و شب
مدح تو بر صحیفه جانم نگاشته ست

مگذار ضایعم که مرا دور روزگار
بر اعتماد جود تو ضایع گذاشته ست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.