۲۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۳ - ایضا له

مجلس سامیّ مجد الدّینی ای کان هنر
چونی از رنج و صداع و زحمت بسیار من

چون ز من هر گز ندید آزار طبع نازکت
بی سبب شاید که جوید طبع تو ازار من؟

تو به دفع کار من مشغول و من فارغ که خود
دوستی دارم که هست او مشفق و غمخوار من

چون تقبّل کرده یی اکنون تقابل شرط نیست
چیست در کار آی و بهتر زین بخور تیمار من

بی تو دانم بر نیارد کار من زین مدبران
زانکه خود بی غصّه هرگز بر نیاید کار من

بر زبان کلکم این لفظ از سر طیبت گذشت
تا غباری بر دلت ننشیند از گفتار من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۲ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۴ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.