۲۵۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۶ - وله ایضا

من که در خانه منزوی شده ام
عذر خویش از گناه می خواهم

دست از خواستن بداشته ام
که نه مال و نه جاه می خواهم

نه اگر زین شکسته تر باشم
مددی از سپاه می خواهم

نه گر از تشنگی بخواهم مرد
شربتی آب چاه می خواهم

نه اگر صد هزار ظلم کشم
دادی از پادشاه می خواهم

نه اگر می کنند صد دعوی
بیّنت یا گواه می خواهم

نه همی داو خواهم اندر نرد
نه بشطرنج شاه می خواهم

نه گر اینجا مقام خواهم ساخت
به بزرگان پناه می خواهم

نه اگر عزم رفتنم باشد
از کسی برگ راه می خواهم

لیک یک حاجتم بنزد تو هست
گر تو گویی بخواه می خواهم

اسب بیچاره سخت درمانده ست
بهر او از تو کاه می خواهم

امر معروف شرط اسلامست
عذر این هم بگاه می خواهم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۵ - ایضاً له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۷ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.