۲۴۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۷ - ایضا له

حکیم عهد و فرید زمانه مجدالدّین
که طبع خستۀ خود شادمان ازو دارم

ورای نعمت صحّت درین جهان فراخ
تو هیچ نعمت دانی، من آن ازو دارم

چو در معالجت من نکرد تقصیری
سپاس و منّت تا آسمان ازو دارم

چو دزد علّت آهنگ گوهر جان کرد
میان دزد و گوهر پاسبان ازو دارم

چگونه عذر کرمهای او توانم خواست؟
که من توان تن ناتوان ازو دارم

ز چنگ علّت چون جانم او برون آورد
حقیقتست که جان و جهان ازو دارم

ز من چه خدمت شایسته آید آنکس را
که بعد از ایزد خلّاق جان ازو دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۶ - وله فی نجم الدّین همگر رحمه الله و اباقکم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۸ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.