۲۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۹ - وله ایضا

منم ان چرب دست شیرین کار
کاب طبع مراست آتش بار

صورتم آشیانۀ معنی
فکرتم کنج خانه اسرار

حرکاتم چو گام عمر سبک
سخنانم چو باده نوشگوار

همچو گل عالمی بخنداند
بلبل طبع من گه گفتار

بستانم بهزل مال ملوک
بر ضعیفان کنم به حکم ایثار

زان که مقدار خویشتن دانم
باشدم پیش هر کسی مقدار

شادی آنکسی به جان جویم
که ز دل جوید او مرا آزار

نکنم تکیه بر زمانه از آنک
واقفم بر زمانة غدّار

بستانم به لطف و خوش بدهم
زانکه هستم بخوش دمی چو بهار

چون خزان بر سرم زرافشانست
زان که هستم لطیف و خوش دیدار

جان مانیّ و صورت آزر
بر سر دست من گرفته قرار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.