۲۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۲ - وله ایضا

ای کریمی که با لطافت تو
باغ را برگ یاسمن نبود

چو تو در راستی و ازادی
قامت سرو در چمن نبود

تا بلفظ تو در نیاویزد
قیمت گوهر عدن نبود

چون من از خلق تو سخن گویم
مشک را جای دم زدن نبود

چون من و چون تو کس بدست و زبان
در فشان و شکر شکن نبود

سخنی کاندرو همه شکرست
گر چه جز در زبان من نبود

من ز دست تو چشم می دارم
شکری کاندران سخن نبود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.