۳۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۱ - ایضا؛ له

زان پس که هزار غصّه خورم
در بندگیت سه سال آزاد

گفتم شودم جرایت افزون
چون هر کس را زیادتی داد

افزون نشد این و آنچه خود بود
یکبارگی از قلم بیفتاد

از صورت حال خود برین شکل
دانی که چه آیدم همی یاد

خر رفت که آورد سرویی
ناورد سرو و گوش بنهاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.