۲۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۸

چون دید بر آورده غم از جانم گرد
بی فایده بسیار پشیمانی خورد

بگذشت و همی گریست، می گفت بدرد
خوی بد من کار چنین داند کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.