۲۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۳

بی عیش و طرب دمی چو برنارد دوست
ناچار زهر غمی بیازارد دوست

گر زانکه غمی برویش آمد چه عجب؟
غم نیز چو من روی نکو دار دوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.