۲۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۷

تا کیم انتظار فرمایی؟
وقت نامد که روی بنمایی؟

اگرم زنده باز خواهی دید
رنجه شو، بیشتر چه می پایی؟

عمر کوته ترست از آنکه تو نیز
در درازی وعده افزایی

از تو کی برخورم؟ که در وعده
سپری گشت عهد برنایی

نرسیدیم در تو و برسید
صبر بیچاره را شکیبایی

بسر راهت آورم هر شب
دیده را در وداع بینایی

روز من شب شود شب من روز
چون ببندی نقاب و بگشایی

بر رخ و چشم من خیال تو دوش
زرگری کرد و سیم پالایی

از عزیزی بعمر میمانی
زان برفتی و باز می نایی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.